سلام برن جون.
شرمنده دير كردم.
خوب دوباره من اومدم.
ميخواستم دوباره ازت ايراد بگيرم ولي ديدم كه وبلاگت قشنگتر شده.
قالب قشنگي انتخاب كردي.
شعرت هم بد نبود.
بگو بينم كي دلتو شكونده تا 3 سوته بفرستمش زير قطار.
ميگم چند وقت نبودي؟! پس دنبال عشقو عاشقي بودي.
بيمعرفت!
پس عروسي به هم خورد!
من كاري ندارم بايد به من يه شام بدي.
من اين همه انرژي مصرف کردم برن جون تا اين عروسي پا بگيره.
حالا ايشاا... كه زودتر حالت خوب ميشه و مثل قبل پر انرژي ميبينمت.
ديگه نبينم حالت گرفته باشه ها.
فعلا....
اينم هويجوري بود.