سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























red rose

 

بار ِ دلــتـنگـیـت ُ  بستی ، دیگه وقت رفتنه

داری میری و فقط خاطره هات سهم منه

دلم از حادثه خونه ،  چشام از خاطره خیس

دوس داری برو ولی نامه برامون بنویس

                 *

به تو می رسم اگه موج  ِ مسافر بذاره

 اگه دلبستگیــا  لحظــه ی آخـــر بذاره

به تو می رسم به تو  پولک نقره کوب ماه !

به تو می رسم به تو طلای این شب سیاه !

به تو می رسم به چشم  ِ انتظاری که داری

به تو می رسم به آغوش  ِ بهاری که داری

به تو که آینه ها محو تماشات می شدن

شبای تیره  چراغونی  ِ چشمات می شدن

             *

می تونی  دل  بـِکــنـــی تا ته ِ  دنیا برسی

امروزُ رها کنی تا خود  ِ فردا برسی

می تونی همسفر ِ خاطره های بد باشی

می تونی راه رسیدن به شبُ بلد باشی

می تونی تو چار دیوار ِ غربت  ِ دنیا بری

می تونی هر جا بمونی ،  می تونی هرجا بری

امّا هرگـــز نمی تونی غمُ تنها بذاری

تو مســــافری نمی شه غربتُ جا بذاری

خاطرت هرجا که باشی بازم اینجا می مونه

تا ابد غصه ی غربت  ، تو دلت جا می مونه


نوشته شده در سه شنبه 89/1/17ساعت 2:7 عصر توسط beran نظرات ( ) |


Design By : Pichak